‏نمایش پست‌ها با برچسب قوه قضاییه. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب قوه قضاییه. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۲ آذر ۹, شنبه

آهای جامعه بین الملل و مدافعین حقوق بشر , اینجا ایران است , گول چهره روباه بنفش حسن روحانی را نخورید !



یکی از زندانیان محکوم به اعدام در زندان قزل حصار، در پنجمین روز از اعتصاب غذای حدود 1800 زندانی واحد 2 این زندان به خبرنگار سودویند، گفت: " مدتهاست که هر لحظه منتظر اجرای حکم هستیم و ارزش جان ما کمتر از تشویقی مامور اجرای حکم، پس از هر اعدام، است."
آمارهای متناقضی از زندانیان محکوم به اعدام در زندان قزل حصار، مخابره میشود و گفته میشود حدود 1800 الی 3000 نفر در این زندان در انتظار اجرای حکم هستند که همگی پس از اعدام 10 مرد و یک زن در این زندان، در هفته اخیر دست به اعتصاب غذا زدند.
آنها می گویند: "در واحد 2 زندان قزل حصار، سه هزار زندانی زیر حکم اعدام بسر می‌برند، ما خواهان رسیدگی مجدد به اتهاماتمان و لغو حکم اعداممان هستیم."
روز 28 آبان سال جاری، کمیتۀ سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد که از حقوق بشر در ایران دفاع می‌کند، قطعنامه ای در خصوص نقض حقوق بشر در ایران با 83 رای موافق و 36 رای مخالف و 62 رای ممتنع، به تصویب رساند که موج اعدام ها در جمهوری اسلامی ایران، از موارد اصلی مورد اعتراض در این قطعنامه بود.
در مهرماه سال جاری کمپین بین المللی حقوق بشر و مرکز اسناد حقوق بشر ایران با انتشار بیانیه ای گفتند که جمهوری اسلامی ایران از زمان تحلیف حسن روحانی در مردادماه، 125 نفر را اعدام کرده است که این آمار از آن زمان تا کنون از 200 مورد نیز گذشته است.
مجتبی سمیع‌نژاد، روزنامه نگار، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق، در قسمتی از مقاله خود با عنوان "ایران، اعدام، آمار"، در خصوص آمار اعدام ها در ایران می نویسد:
"در ایران در طول یک سال، به طور میانگین رسانه‌های دولتی و مربوط به قوه قضاییه حدود 250 تا 300 مورد خبر اجرای حکم اعدام را منتشر می‌کنند، نزدیک به همین تعداد را هم گروه‌های مدافع حقوق بشر و سایت‌های غیر دولتی منتشر می‌کنند. در مجموع در سال بر اساس این خبر‌ها حدودا بین 500 تا 600 اجرای حکم اعدام در ایران منتشر می‌شود.
وی می افزاید: تجربه‌ی حدود دو سال زندانی بودن‌ام در زندان قزل‌حصار، به خصوص شش ماهی که در بند زندانیان محکوم به اعدام سر کردم به من می‌گوید آمار اجرای حکم اعدام در ایران بسیار بیش‌تر از این آمار است…"
حدود سه هزار زندانی زندان قزل حصار و اظهارات یکی از آن زندانیان در ویدئوی زیر، گواهی بر این ادعای آقای سمیع نژاد است. سه هزار زندانی که کسی از هویت آنها خبری ندارد.

زندانیانی که تنها پس از اعدام، و در صورت صلاحدید قوه قضاییه و مراجع ذیربط از سرنوشت برخی از آنها باخبر خواهیم شد!

۱۳۹۲ آبان ۱۸, شنبه

احضار احمدی نژاد به دادگاه در 5 آذر ماه ... دوباره یک سرگرمی دیگر برای مردم +عکس




27 خرداد ماه امسال خبر احضار احمدی نژاد به دادگاه در رسانه ها منتشر شد. سایت دولت بر انتشار برگه احضاریه نوشته بود: «ارسال این احضاریه در حالی انجام شده است که بر اساس اصل 140 قانون اساسی: "رسیدگی‏ به‏ اتهام‏ رئیس‏ جمهور و معاونان‏ او و وزیران‏ در مورد جرایم‏ عادی‏ با اطلاع‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ در دادگاه‏های‏ عمومی‏ دادگستری‏ انجام‏ می‏ شود."سوال اینجاست که چه در زمان و با چه کیفیتی این شکایت به اطلاع نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسیده است و آیا تشریفات قانونی بر اساس قانون اساسی انجام شده است یا خیر؟»
احمدی نژاد نخستین رئیس جمهوری است که پس از پیروزی انقلاب به دادگاه احضار شده است. در آن زمان اعلام شد که این احضاریه با شکایت علی لاریجانی، رئیس کمیسیون اصل 90 و یعقوب خلیل نژاد علیه احمدی نژاد ارسال شده است.



واکنشها به این احضاریه

ارسال این احضاریه پس از انتخاب پرشور 24 خرداد با واکنش هایی رو به رو شد و برخی ارسال احضاریه در آن مقطع زمانی و رسانه ای شدن آن را کاری ناشایست می دانستند.
رئیس مجلس نخستین فردی بود که به این موضوع واکنش نشان داد و در صحن مجلس گفت: مطلب را به گونه ای منعکس کردند که شکایت رئیس مجلس است، در حالیکه ما شکایت شخصی نداریم و ممکن است کمیسیون اصل 90 تخلفی را طبق قانون به دادگاه ارجاع داده باشد و یا یکی از کمیسیون تخصصی طبق ماده 226 آیین‌نامه موضوعی را به صحن علنی آورده باشد و با رای مجلس این موضوع به قوه قضاییه ارجاع داده شود. انعکاس این مسائل خلاف واقع است و به موقع نیست و معلوم است که شیطنتی در این کار بوده است.

کج سلیقگی شده

سخنگوی قوه قضاییه  هم در واکنش به احضار احمدی نژاد گفت: مسئولان قوه قضاییه از احضار رئیس جمهور به دادگاه اطلاعی نداشتند. کج سلیقگی شده است. برای تنظیم این احضاریه و ارسال آ‌ن باید تدبیر بیشتری می‌شد. غلامحسین محسنی اژه ای درباره خبر مربوط به احضار رئیس جمهور به دادگاه گفت: برای مسئولان عالی رتبه نظام در قانون اساسی و در قانون موضوعه پیش بینی شده است که اگر احیاناً تخلفی کردند یا مرتکب جرمی شدند چگونه رسیدگی شود. در اصل 140 قانون اساسی پیش بینی شده است که اگر رئیس جمهور، معاونان و وزراء احیاناً مرتکب جرم عادی شدند این جرم باید با اطلاع مجلس باید در دادگاه عمومی دادگستری رسیدگی شود.
وی گفت: به لحاظ تنظیم وقت رسیدگی و از لحاظ رویه جاری و نحوه ارسال معمولاً در خصوص پرونده های مهم با مسئولان عالی دادگستری مشورت می‌شود که به طور مثال چگونه زمان و ارسال احضاریه صورت گیرد، البته شعبه در این خصوص الزام قانونی ندارد. سخنگوی قوه قضاییه گفت: در خصوص این پرونده نوعی کج سلیقگی هم مشاهده می‌شود. الان که مردم حماسه سیاسی بی‌نظیری در این مقطع زمانی آفریده‌اند و ممکن است موجب سوء استفاده شود، برای تنظیم این احضاریه و ارسال باید تدبیر بیشتری می‌شد. وی اظهار کرد: به نظرم قاضی شاید از لحاظ قانونی توجیه داشته باشد و لکن به هر تقدیر کج سلیقگی انجام شده است.
سخنگوی قوه قضاییه گفت: اتفاقی روی داده است که قوه قضاییه به طور طبیعی رسیدگی و پیگیری خواهد کرد و اگر ثابت شود تخلفی با سوء نیت صورت پذیرفته دستگاه قضایی بر خود لازم می‌داند رسیدگی کند.

در تصمیم قاضی نمی توانستم دخالت کنم

آیت الله آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه نیز درباره احضار رییس‌جمهور به دادگاه کیفری استان تهران، گفت: وقتی مسوولین نظام مورد شکایت خصوصی افراد قرار می‌گیرند دستگاه قضایی نمی‌تواند رسیدگی نکند. پرونده هم مربوط به الان نیست بلکه از سال 88 به بعد این مساله مطرح بوده و سیر طولانی پیدا کرده و به لحاظ صلاحیت در دیوان عالی کشور رفته و به اینجا رسیده است.
وی گفت: این که زمان مناسبی برای اعلام احضاریه نبود، مساله روشنی است و البته خود قاضی هم این را قبول دارد. قاضی باید تدبیر می‌کرد؛ زیرا در زمانی که مردم به دلیل انتخابات خوشحال هستند و یک نشاط و شور و شعفی وجود دارد واقعا این احضاریه دلیلی نداشت.
آملی‌لاریجانی افزود: گاهی برخی رسانه‌ها شیطنت کرده و مساله را سیاسی می‌کنند. بحث احضار رییس‌جمهور یک بحث قانونی بود، شاکی خصوصی داشت و قوه قضاییه نمی‌تواند پاسخگوی شاکی خصوصی نباشد. ضمن اینکه مجلس و کمیسیون اصل 90 هم شکایتی داشتند.
وی ادامه داد: رئیس مجلس شاکی نبود و فقط نامه هیات رییسه را ارسال کرده بود و البته فکر می‌کنم ثبت‌کنندگان این احضاریه هم اشتباه کرده بودند و اسم رییس مجلس را به عنوان شاکی آورده بودند.
آملی‌لاریجانی ادامه داد: البته من از مساله احضار رییس‌جمهور مطلع نبودم. من اگر مطلع‌ هم بودم در تصمیم قاضی نمی‌توانستم دخالت کنم.

واکنش سریع دولت به احضار احمدی نژاد

پس از احضار احمدی نژاد به دادگاه شاهد واکنش سریع دولت به موضوع بودیم و لایحه افزایش اختیارات وزیر دادگستری از سوی دولت به مجلس فرستاده شد. همچنین احمدی نژاد طی نامه‌ای به رحیمی‌معاون اول رئیس جمهور خواستار حفظ استقلال کانون وکلای دادگستری شد.

ماجرای 16 میلیارد تومان

با روی کار آمدن دولت روحانی بحث انتقال 16 میلیارد تومان به حساب دانشگاه ایرانیان مطرح شد و رسانه از تشکیل پرونده جدیدی برای رئیس جمهور سابق در این باره خبر دادند.

زمان دادگاه تغییری نکرده است

قاضی محسن افتخاری ، سرپرست دادگاه کیفری استان تهران درباره آخرین وضعیت این پرونده گفت: همانطور که پیش از این اعلام شده بود پنجم آذر به این شکایت در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی می شود و تاکنون زمان محاکمه تغییر پیدا نکرده است.
وی افزود: در خصوص ماجرای 16 میلیارد تومان نیز کیفرخواستی به دادگاه کیفری ارسال نشده است و در جریان آن نیستم.

۱۳۹۲ مهر ۹, سه‌شنبه

محمد سیف زاده : شرح قانون شکنی های متعدد از سوی قوه قضاییه در بررسی پرونده خود پرداخته است.

محمد سیف زاده، عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر ایران در نامه ای از زندان رجایی شهر، به شرح قانون شکنی های متعدد از سوی قوه قضاییه در بررسی پرونده خود پرداخته است.

به گزارش جرس، وی در نامه خود تاکید کرده است: هیچ اصلاحی در مملکت امکانپذیر نخواهد بود مگر آنکه قوه ی قضاییه و قضات و کانون وکلایی مستقل و مردمی (نه حکومتی) داشته باشیم.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

الیس الصبح بقریب، به خداوند البته صبح آزادی فراخواهد رسید

به هموطنان گرامی و خانواده عزیزم

با سلام ضمن تبریک آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی، عقیدتی بخصوص همکار عزیز و ارجمند سرکار خانم نسرین ستوده که در راه اعتلای حقوق بشر و قانونگرایی زجرهای بسیاری متحمل گردیدند. متعاقب لایحه نه صفحه ای تجدیدنظرخواهی به آقای آوایی ریاست دادگستری استان تهران مبنی بر شرح قسمتی از قانون شکنی ها که بر کانون مدافعان حقوق بشر و اعضاء محترم آن و ملت شریف ایران بوسیله دادگاههای غیرقانونی انقلاب و دو شعبه تعیینی تجدیدنظر و ماموران اطلاعات تحمیل شده و متذکر گردیده بودم چرا در دادگاههای انقلاب غیرقانونی و دو شعبه تجدیدنظر شرکت نخواهم کرد…

مذاکرات مقامات قضایی با خانواده ام شروع و آنها را با دروغ و نیرنگ قانع نمودند که در پرونده دلایلی وجود نداشته و قصد دارند پرونده را مختومه نموده، لذا در دادگاه شرکت کرده و کلیه مدافعاتم را انجام دهم. گفتگو و اتخاذ تصمیم در آن فضای احساسی بسیار مشکل گردیده، بخصوص که خانواده اطلاع دادند تمام اعضای خانواده معتقد به شرکتم در دادگاه تجدیدنظر می باشند. بهرحال چون پایه برخورد با مسایل در خانواده ام نظرخواهی از همه بوده، لذا تبعیت از خردجمعی نموده و در دادگاه تجدیدنظر شرکت کردم. البته عواقب و نتایج آن را نیز برای آنها توضیح دادم. در جلسه اول که مستشار دادگاه و نماینده دادستان حضور داشتند به اعمال غیرقانونی اطلاعات و دادسرا و دادگاه انقلاب در پلمپ نمودن درب کانون و تعقیب و محکوم نمودن یاران اشاره و باتهامات انتسابی: اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام که موضوع نامه ای به آقای سید محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق و تشریح اصول قانون اساسی در مورد غیرقانونی بودن دادگاه انقلاب مستدلا پاسخ گفته و نامه مذکور را حاوی هیچ جرمی ندانسته، بلکه بنظر اولیه دادیار دادسرای نامه ای ارزشمند علمی و حقوقی اشاره نموده و آنها مرتب نظراتم را تایید و ظاهرا تمام اظهاراتم در صورتجلسه منعکس گردید! و نیز اضافه نمودم چطور برخلاف قانون هنوز رای باینجانب ابلاغ نگردیده و از کیفر خواست و رای شعبه ۱۵ تهران بی اطلاع هستم. جلسه بدون هیچ برخورد و ناراحتی و حتی قانونی به پایان رسید. حدود یک ماه دیگر مجددا مرا بدادگاه فوق برده و این بار تصدی دادگاه با رئیس بود و خواست اعتراضم را نوشته و بناگاه کپی (سه در پنج سانت) نامه که شباهت بخطم داشت نشان داده و از من خواست بگویم این نامه را خطاب به سرکار خانم عبادی بانوی صلح جهان نوشته و تعداد زندانیان سیاسی را توضیح دادم. این عمل رئیس دادگاه برخلاف اصل ۳۸ قانون اساسی و مواد ۳۸، ۳۹، ۱۲۹، ۱۸۵، ۱۸۸، ۱۹۳، ۲۴۰ و ۲۴۱ قانون آئین دادرسی کیفری و بندهای ۱ـ ۲ ـ ۳ـ ۴ـ ۶ ـ ۱۰ و ۱۱ قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی بوده و طبق دفاعیات نیز توضیح دادم این کپی در دادسرا و کیفرخواست و رای دادگاه بدوی نیامده و دادگاه نیز بلحاظ قانونی حق ندارد آنرا ضمیمه پرونده کند، بخصوص انتساب نامه بخود را رد کرده و واقعا از آن اطلاعی نداشته و متضمن هیچ جرمی ندانستم. وقتی این دفاعیات را بر طبق قانون انجام دادم رئیس گفت “چون دفاعیات شما قانونی و حقوقی است، پس صداقت ندارید!!!” از این اظهار نظر دچار حیرت شده و اظهار تاسف نموده که بلحاظ قانونگرایی مورد سرزنش رئیس دادگاه هستم. یاد سخن ارزشمند معلم کبیر انقلاب دکتر شریعتی افتادم که می گفت “مصلحت گرایی بیماریی شده است که از فرط عمومیتش هر که از آن سالم مانده باشد بیمار مینماید.” حال قانوگرایی که ادعا و خواست مردم از انقلاب مشروطه تا بحال است بیماریی شده است که قانون شکنی عملی بهنجار….بعد بلافاصله الفاظ بسیار رکیک و موهنی علیه همکار دانشمندم سرکار خانم عبادی بر زبان آورد که واقعا پشتم لرزید و او را بخدا واگذار و از دادگاه خارج شدم. حال شنیدم بعد از آنهم وعده و وعید و حیله و نیرنگ حکم مرحله بدوی چون دفاعاتم موثر در نظام نبوده و تکرار دفاعیات قبلی (یعنی دادگاه بدوی که در آن حضور ننمودم) عینا تایید شده و به لحاظ نامه ی آقای خاتمی به شش سال حبس دیگر محکوم شده ام.

آقای رئیس آنقدر از پرونده بی اطلاع است که نمی داند در دادگاه بدوی شرکت نکرده و در نتیجه دفاعیاتی به عمل نیاورده ام!!!

ملت شریف ایران، کانون مدافعان حقوق بشر ایران و اعضای موسس آن برای کسب قدرت و ثروت به تاسیس کانون مبادرت ننموده اند، بلکه بنابر رای شعبه ی پانزده تهران به لحاظ قبول وکالت متهمین سیاسی و عقیدتی و مطبوعاتی (فرزندان شما) بنحو رایگان و آشنایی مردم با حقوقشان از طریق سمینار، کلاس، جزوه، بیانیه، سخنرانی و … مندرج در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و میثاقین و قانون اساسی و تعمیق و تعلیم آن در مراجعی غیر صالح و غیر قانونی و در اعمالی کاملا غیر قانونی محکومیت یافته و به زندان افتاده اند. به تدریج برنامه ها، کارها، آزار و اذیتها و قانون شکنیهایی که در حق کانون مدافعان حقوق بشر انجام شد به عرض شما ملت شریف ایران خواهم رساند.

شرح این هجران و این سوز جگر

این زمان بگذار تا وقت دیگر

از انقلاب مشروطه تا به حال در حسرت قانونگرایی حکومت و داشتن دادگستری قوی و مستقل و کانون وکلای دادگستری مستقل از قدرت و حذف مراجع اختصاصی غیر قانونی سوخته و هزینه داده و هنوز هم در ابتدای راهیم. هیچ اصلاحی در مملکت امکانپذیر نخواهد بود مگر آنکه قوه ی قضاییه و قضات و کانون وکلایی مستقل و مردمی (نه حکومتی) داشته باشیم. “به عمل کاربرآید، به سخندانی نیست” این دادگاه حتی از پذیرش وکالت وکلایم برخلاف قانون امتناع ورزید… قافله تمدن بشر به کجا رفته و ما هنوز اندرخم دهلیز قرون وسطی، به تعبیر معلم انقلاب گرفتار آمده ایم.

از زندان دست همه آزادمردان و آزادزنان ایران را می بوسم.

سید محمد سیف زاده، عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر ایران و اولین دبیر کمیته دفاع و نظارت، دبیر کمیته انتخابات آزاد و سالم و عادلانه ایران و عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات

زندان رجایی شهر

۲۸ شهریور ماه سال ۱۳۹۲