‏نمایش پست‌ها با برچسب سیاسی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب سیاسی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۳ اردیبهشت ۴, پنجشنبه

نگاه متفاوت مسئولان جمهوری اسلامی به بازگشت ایرانیان خارج از کشور (سرمایه داران یا سیاسیون)

در تاریخ ۲۵ فروردین ماه، گروهی از نمایندگان مجلس، فراکسون جدیدی با نام فراکسیون فرهنگی - اقتصادی ایرانیان خارج از کشور در مجلس تشکیل دادند. در بیانیه تاسیس این فراکسیون آمده بود: "حضور ایرانیان در هر نقطه از گیتی منشاء فرهنگ و ادب، علم و اخلاق و آداب و سنن انسانی بوده و به مثابه سفیری از این تمدن غنی و سرشار از خوبی ها و ارزش ها در پهنه گیتی می باشند." بیانیه تاکید داشت که اعضای این گروه "با علاقمندی وافر برای استفاده از تمامی ظرفیت های ایرانیان در گستره ملی و جهانی در عرصه های فرهنگ، اقتصاد و علم و دانش در این فراکسیون ثبت نام نموده و کار خود را با جدیت آغاز نمودند."
روزی نیست که خبری در رسانه های ایران درباره "سرمایه" ایرانیان خارج از کشور منتشر نشود. منابع رسمی حکومتی خواستار بازگشت این سرمایه ها به داخل کشور هستند و با شیوه های مختلف میکوشند این دسته از ایرانیان را تشویق به بازگشت کنند. در آخرین روز فروردین ماه دبیر شورای استانی امور ایرانیان خارج از کشور کردستان در گفتگو با خبرگزاری فارس، از تدوین ۱۳۰ فرصت سرمایه‌گذاری برای ایرانیان خارج از کشور خبر داد. او گفته بود: "در مرحله نخست برای ۱۰۰ نفر سرمایه‌گذار کرد خارج از کشور استعلام انجام شده است که مبنای آنها اطلاعات شغلی و تحصیلی و کشورهای سرمایه‌گذار بوده است." همان روز دبیر شورای امور ایرانیان خارج از کشور استان ایلام نیز از فعال شدن کمیته‌های چهار گانه‌ی این شورا شامل کمیته اقتصادی و بازرگانی، کمیته علمی و آموزشی، کمیته حقوقی و کنسولی و کمیته‌ی فرهنگی و رسانه‌ای خبر داد. او تاکید داشت: "اکثر اعضاء شورا متفق‌القول بر این نکته تاکید دارند که اتخاذ رویکردی فرصت محور و خدمت محور و اجتناب از نگرش منفی می‌تواند شرایطی را فراهم کند تا زمینه‌ی استفاده از تجربیات، دانش و سرمایه‌های مادی و معنوی ارزشمند این عزیزان را فراهم کند."
همچنین روزنامه کیهان در گزارشی که دیروز منتشر شد، خبر داد که ایرانیان مقیم خارج از کشور می‌توانند در استان چهارمحال و بختیاری سرمایه‌گذاری کنند. این روزنامه از قول استاندار چهارمحال و بختیاری با اشاره به فعال شدن کمیته ها مختلف در شورای عالی ایرانیان چهارمحال و بختیاری نوشته بود: "اعضای این کمیته‌ها بایستی ایرانی‌های مقیم خارج از کشور که برای سرمایه‌گذاری در استان چهارمحال و بختیاری مشتاق بوده را شناسایی و سرمایه آنان را درچارچوب قانون و شرع تضمین کنند."
تشویق ایرانیان خارج از کشور برای سرمایه گذاری در ایران تنها در ماه های اخیر صورت نگرفته است. این تصور سالهاست در حکومت جمهوری اسلامی وجود دارد که اگر سرمایه های مالی آنان به داخل کشور جذب شود در وضعیت اقتصادی کشور تحولی صورت خواهد گرفت. چند سال پیش روزنامه راستگرای رسالت در یادداشتی، سرمایه های ایرانیان خارج از کشور را در حدود هشتصد میلیارد دلار برآورد کرده بود. نویسنده این روزنامه تاکید داشت: "ایرانیان مقیم خارج كشور بخشی از امنیت ملی و منافع كشورمان را تشكیل می‌دهند. حضور آنها در كشورهای گوناگون یك فرصت برای تبلیغ و ترویج فرهنگ اسلام و ایران است."
با آغاز به کار دولت روحانی گفته شد که موانع سیاسی برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور برطرف خواهد شد. اما این بار محافظه کاران تندرو وعده های جدید را نادرست و خارج از اختیارات دولت اعلام کردند. روزنامه کیهان در آن زمان طی گزارشی با عنوان "سناریو فتنه‌گران فراری برای بازگشت به كشور" نوشت: "طی هفته‌های اخیر برخی فتنه‌گران و عوامل آشوب‌ها و اغتشاشات حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ به دست و پا زدن برای بازگشت به کشور افتاده‌اند". کیهان از قول سخنگوی قوه‌قضائیه تاکید کرده بود: "هر فتنه‌گری که قصد بازگشت به کشور را داشته باشد، ابتدا باید در محاکم قضایی محاکمه و به سزای خیانت و جرم خود برسد."
در همان زمان هفته نامه صبح صادق، نشریه سپاه پاسداران در گزارشی دلایل احتمالی بازگشت ایرانیان را چنین توصیف کرده بود: "چرا این افراد این روزها سودای بازگشت به کشور را دارند؟ چند نکته مهم در اینجا حائز اهمیت است. ۱ـ فضا و شرایط حال حاضر کشور سبب شده تا این افراد با استفاده از این شرایط، به فکر بازگشت به کشور بیفتند. رسانه‌های اصلاح‌طلب چندی پیش خبر از ایجادکمیته‌ای در وزارت امور خارجه می‌دادند که قرار بود بازگشت برخی از کسانی که پس از فتنه از ایران خارج شده‌اند را مورد بررسی و احیاناً ورود آنان را تسهیل می‌نماید! ۲ـ این افراد، بنا به دستور اربابان غربی خود مجبور به بازگشت به ایران هستند چراکه دیگر در خارج از کشور تأثیر و کارایی گذشته را ندارند، پس حضور و فعالیت آنان در داخل برای دشمنان، کارآمدتر و مفیدتر خواهد بود. هرچند که شاید به دلیل جرایم و خیانت‌های‌شان، چندصباحی هم به زندان بروند، ولی امید دارند که حجم حمله رسانه‌ای این جریان در داخل و خارج نظام و برخی فشارها سبب عفو آنان شده و آزاد گردند! ۳ـ خود این افراد خواهان بازگشت به کشور هستند، چراکه می‌بینند امروز دیگر به مهره‌ای سوخته ‌تبدیل شده‌اند و اربابان غربی آنان دیگر چون گذشته به ایشان توجه ندارند و از طرفی، با خروج از ایران، این افراد به حاشیه رفته‌اند. به همین دلیل حتی حاضرند خطر رفتن به زندان را نیز به جان بخرند. "
روزنامه جوان، دیگر نشریه وابسته به سپاه پاسداران هم، در مقاله‌ای با عنوان "پروژه بازگشت با هدف استحاله" نوشت: "چنین طرحی نیز در دولت گذشته در قالب شورای عالی ایرانیان خارج کشور اجرا شد و نه تنها هزینه‌های گزافی را به کشور تحمیل کرد ‌بلکه، زمینه‌ساز بازگشت برخی عناصر معلوم‌الحال به کشور شد."
این روزنامه تاکید داشت: "آنها در طول چهار سال حضورشان در کشورهای خارجی نیز ساکت ننشسته بودند و اقداماتی را علیه داخل کشور انجام دادند و حتی اقدام به تشکیل اتاق فکر و دولت در تبعید نیز کردند ‌اما قطعاً حضور در ایران امکان تحقق برنامه‌هایشان را میسرتر از هر زمان دیگری خواهد کرد، بنابراین دوستان ‌اصلاح‌طلبان خارجی، در داخل کشور زمینه‌سازی برای حضور این افراد را در داخل آغاز کرده‌اند."
با اینهمه چند تن از فعالان سیاسی اصلاح طلب که در سالهای اخیر خارج از ایران زندگی میکردند، با توجه به وعده های دولت جدید به داخل کشور بازگشتند. سراج الدین میردامادی، از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت از جمله این افراد بود که پس از بازگشت به ایران در دادگاه انقلاب محاکمه شد. گفته شد که "معاونت حقوقی و قضایی سپاه پاسداران" پرونده جدیدی علیه او تشکیل داده است. همچنین ساجده عرب سرخی دیگر فعال اصلاح طلب چند هفته پس از بازگشت به ایران بازداشت شد. در جدیدترین مورد حسین نورانی نژاد از اعضای حزب مشارکت که به تازگی از استرالیا به ایران بازگشته بود، در خانه اش بازداشت شده است.
عاقبت هفته گذشته محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری خود اعلام کرد که تعدادی از ایرانیان خارج کشور بصورت غیابی محاکمه و محکوم شده اند. او گفت: "برخی افراد که در جریان فتنه ۸۸ در مظان اتهام بودند، و به خارج از کشور گریخته بودند، در اسفند به صورت غیابی محاکمه شده و محکوم شدند. طبق روال قانونی اگل به خود آنها یا وکیلشان دسترسی نباشد، احکام به نحو دیگر ابلاغ می شود و مجرای قانونی ادامه دارد."

مسئولان جمهوری اسلامی، ایرانیان خارج از کشور را با دو نگاه متفاوت بررسی میکند. گروهی که سرمایه های مالی بزرگ دارند تشویق به بازگشت می شوند، اما کسانی که دیدگاه های سیاسی متفاوت دارند تهدید به محاکمه و برخورد می شوند. به نظر میرسد آنچه در تشویق ایرانیان به بازگشت اهمیتی ویژه دارد همان "هشتصد میلیارد دلار" سرمایه ای است که به گفته روزنامه رسالت در دست آنان وجود دارد.

افشاگری حسن تردست، قاضی پرونده ریحانه جباری که حکم قصاص را صادر کرد



عصر ایران : حسن تردست، قاضی بازنشسته‌ای که حکم قصاص «ریحانه جباری» را صادر کرده، در گفت‌و‌گو با روزنامه قانون به بازخوانی پرونده ریحانه پرداخته و به ابهامات مطرح‌شده طی چند ماه اخیر پاسخ داده است.
مشروح این گفت‌وگو در پی می‌آید:
جناب تردست شما قاضی پرونده ریحانه جباری بودید و حکم به قصاص او دادید. بعد از گذشت ۷ سال نظر شما در رابطه با پرونده ریحانه جباری چیست؟ هنوز او را قاتل می‌دانید؟
چه چیزی ممکن است نظر بنده را در مورد پرونده‌ای که با کمال حوصله، تامل و تعمق و در یک دادرسی عادلانه با رعایت تشریفات کامل آیین دادرسی کیفری توسط پنج قاضی رسیدگی شده و از ناحیه چند مرجع عالی قضایی اعم از دیوانعالی کشور و مراجع نظارتی تأیید شده است، تغییر دهد؟! طبق قانون مجازات اسلامی هیچ تردیدی در اینکه خانم ریحانه جباری مرتکب قتل عمدی شده است، وجود ندارد. صادقانه متذکر می‌شوم چون در این پرونده ادعا شده بود مقتول وابسته وزارت اطلاعات است و محتمل بود تحقیقات ابتدایی در دادسرا به‌ لحاظ اثرگذاری نهاد امنیتی از مسیر قانونی خارج و حقوق قانونی متهمه رعایت نشده باشد، لذا حقیر طبق رویه خدمتی (از ابتدای شروع خدمت قضایی از زمان دادیاری) بیش از حد معمول و متعارف به این پرونده حساسیت نشان دادم و در جلسات دادرسی مانند یک رسیدگی ابتدایی مانند بازپرس تحقیق سوال و جواب کردم و اگر هر کس حتی غیراهل فن منصفانه و قانونمدار و عدالت‌خواهانه رای ۲۴ صفحه‌ای محکومیت مستند و مستدل ایشان را که متکی به اظهارات خود متهمه به‌ویژه اظهارات جلسات دادرسی بود را بخواند مطمئن خواهد شد کوچک‌ترین خدشه‌ای بر حقانیت آن وارد نیست و طرفه اینکه ۱۳ قاضی عالی‌رتبه قضایی آن را تایید کرده‌اند و یک نظریه خلاف در آن وجود ندارد و متصور نیست که همه اشتباه کرده باشند. ممکن است عواطف، اشخاص عادی را از مسیر حقیقت دور کند ولی در مقام قضاوت قاضی نباید و نمی‌تواند تحت تاثیر احساسات اعلام نظر کند.
در حال حاضر کمپین حمایت از ریحانه جباری و تلاش برای جلب رضایت اولیای دم فعال شده است. شما مطالب آنها را دیده‌اید؟
مقالات و آرای اشخاص عادی و اهل فن را دیده‌ام و از ضعف دستگاه قضایی در پاسخگویی به دروغ پراکنی بنگاه‌های رسمی معاند متاسفم. بنده شخصا در تمامی احکام صادره قصاص، با آموزه‌های اسلامی آرزومندم که در مرحله اجرا با توجیه عاقلانه و عادلانه و با عاطفه اولیای دم نسبت به جلب رضایت ایشان اقدام و قصاص منتفی شود و در هر مورد که پرونده منجر به رضایت شده است، شاکر خداوند رحمان شده‌ام. لیکن با کمال تأسف طبق تجارب پرونده‌های مشابه، مداخله و جوسازی سیاسی یک عده حقوقدان سیاسی‌کار و خارج‌نشین و داخل کشور که به‌ فکر چهره‌سازی به قصد مخالفت سیاسی با نظام حکومتی این کشور و زیر سوال بردن مطلق دستگاه قضایی هستند، همیشه کسب رضایت از شکات سخت و ناممکن شده است. این افراد با سوءاستفاده از شبکه‌های گسترده اجتماعی و رسانه‌ای متوسل به دروغ و قلب واقعیت‌ شده و با زدن تهمت به مقتول موجب کدورت بیش از پیش اولیای دم شده و امکان جلب رضایت ایشان را از بین می‌برند.
نظر خانواده مقتول در رابطه با رضایت و عدم قصاص چگونه بود؟
در یکی از مراجعات خانواده مقتول به‌ دادگاه به ایشان عرض کردم که وکلای متهمه روش غلطی را در دفاع از وی به کار بردند و با طرح تجاوز به‌ عنف، در نتیجه نهایی، هم علیه موکله خود اقدام کرده هم موجب ناراحتی شما شدند ولی به‌ هر حال پدرتان با آن سن و دارای شان خانوادگی و اجتماعی در ایجاد رابطه غیراخلاقی با چنین دختری مرتکب گناه شده است، از طرفی هم با توجه به وضع خانوادگی و روحی و روانی این خانم و روابط خشن پدر، مرضی خداوند تبارک و تعالی است که از گناه بزرگ این دختر بدبخت بگذرید. پسر مقتول که جوان تحصیلکرده و برازنده‌ای بود جواب داد قریب به این مضمون که ما چطوری رضایت بدهیم؟ اولا این خانم اصلا پشیمان نبود و یک ذره از خود ناراحتی و عذاب وجدان نشان نداد و حقیقت رابطه خود را نگفت و بعد اینها پدرم را مانند یک عده اوباش و هرزه خیابانی متجاوز به زور قلمدادکردند، حالا رضایت بدهیم نمی‌گویند که اولیای دم هم خودشان قبول دارند که پدرشان مقصر بوده و قصد تجاوز داشته و به‌همین دلیل رضایت دادند؟
صداقت و پشیمانی ریحانه جباری می‌توانست تاثیری در جلب رضایت اولیای دم داشته باشد؟
بله، اگر خانم جباری بر خلاف تعلیمات وکلای سیاسی‌منش خود (که با خوراک این‌گونه پرونده‌ها زمینه پذیرش پناهندگی سیاسی برای خود فراهم کرده‌اند)، از خود صداقت نشان می‌داد و می‌گفت که در شرایط روحی و روانی سخت دچار اشتباه شده و از کرده خود اعلام پشیمانی و طلب بخشش می‌کرد، مانند خیلی از پرونده‌ها می‌توانست رضایت اولیای دم را که دارای تمکن مالی هستند، بگیرد.
افشاگری قاضی پرونده ریحانه
شرایط روحی و روانی ریحانه جباری چگونه بود؟
شرایط روحی و روانی این خانم به گونه‌ای بوده که حتی تصور قتل پدر هم از وی می‌رفت چون حسب پرینت اس‌ام‌اس‌های تلفن وی با یکی از جوانانی که با وی رابطه نا‌مشروع داشت (نام او در پرونده پیوست است) که حاوی لقب‌های قبیح و توهین بسیار زشت به پدرش است. می‌گوید که «امشب به تیپ هم زدیم و این ... را امشب می‌کشم» وقتی در مورد این پیامک این شخص سوال می‌کند ریحانه خانم جواب می‌دهد که پدرم هر وقت مست می‌کند مرا به باد کتک می‌گیرد.
آیا اعترافات ریحانه براثر فشار در مراحل اولیه بازجویی نبوده است؟
بسیاری از دلایل ما در احراز قتل و محکومیت ایشان حرف‌ها و اعترافاتی است که در جلسات دادگاه به‌طور روشن و صریح توسط متهمه بیان شده است. حتی استناد ما بر اعترافات او در دادگاه است، نه حتی دوران بازجویی که ظن تحت فشار اعتراف کردن مطرح شود. او در دادرسی با حضور وکلای خود به‌راحتی از اقدامات خود حرف می‌زد. دلایل کافی و روشن است.
در فضای مجازی وکیل سابق او مصطفایی مدعی شده است او هنگام خروج با توجه به قفل بودن درب با اضطراب و مشکل خارج شده و در مملو از جای چاقو است که نشان می‌دهد او نمی‌توانسته در را باز کند. این ادعا درست است؟
کاملا این ادعا خلاف واقع و دروغ محض است. همان‌گونه که عرض کردم حرف‌های این آقای مدعی قانون و عدالت و حقوق بشر کاملا مانند یک سیاست‌مدار کذاب است که در یک میتینگ انتخاباتی به هر وسیله‌ای ولو خلاف قانون و انصاف و وجدان متوسل می‌شود. طبق اوراق پرونده و دست‌خط خود متهمه در بازپرسی و حتی حسب اظهارات مکرر خانم جباری در دادگاه، درب ورودی قفل نبوده و بعد از وارد کردن ضربه‌ کارد آشپزخانه که دو روز قبل خریداری و در کیف خود داشت با آرامش از خانه خارج شده است. طبق صورت‌مجلس بازپرس در معاینه محل وقوع جنایت، قبل از شناسایی فرد ضارب و دستگیری وی، فقط آثار یک ضربه جسم نوک تیز روی درب بوده است و نه چند ضربه که مؤید آن، اظهارات صریح و روشن خود متهمه است.
توضیح ریحانه در رابطه با وارد کردن یک ضربه به در با چاقو چه بود؟
وقتی از متهمه در دادگاه سوال شد چرا به در با چاقو زدی، وی جواب داد چون هیجان‌زده بودم و هول کرده بودم یک ضربه با چاقو به در زدم. از وی سوال شد درب قفل بود؟ وی جواب داد نه، قفل نبود. و وی ادامه می‌دهد که بعد از زدن ضربه چاقو مقتول گفت منو زدی؟؟!! و به‌ طرف من صندلی را پرتاب کرد و بعد مقتول از پله‌ها رفت پایین و من‌ هم با آسانسورخارج شدم. اگر در قفل بود چطور می‌توانست بلافاصله خارج شود؟ به‌ علت شدت جراحات که بریدگی ناف اصلی ریه بود، مقتول فقط از طبقه پنجم تا پله‌های طبقه سوم می‌تواند برود و پس از چند بار گفتن دزد! دزد! در همان‌ جا جان می‌دهد.
ریحانه بعد از فرار چه‌ کاری انجام‌ می‌دهد؟
ریحانه ادامه می‌دهد در خیابان مخفی شدم و صبر کردم. بعد از اینکه آمبولانس و ماشین ماموران را دیدم با آژانس رفتم خانه.
همسایه‌ها متوجه فریادی یا درخواست کمکی از سوی ریحانه نشده بودند؟
محل وقوع قتل، آپارتمان پنج طبقه مسکونی بود که کوچک‌ترین صدایی یا فریاد متهمه می‌توانست همسایه‌ها را متوجه موضوع کند. در تحقیقات، همسایگان مجاور گفته‌اند که فقط صدای برخورد چیزی به‌ دیوار را شنیدیم (این صدا‌ همان پرتاب صندلی توسط مقتول بود که متهمه بیان کرده است).
افشاگری قاضی پرونده ریحانه
وکیل سابق ریحانه برای دفاع مشروع خواندن، حمل چاقو را برای حفظ امنیت تردد در خیابان‌های تهران بیان کرده. شما با این ادعا موافق هستید؟
در این خصوص متهمه کوچک‌ترین اشاره‌ای بر صحت ادعای وکیل خود نکرده بلکه برای اولین بار دو روز قبل از قتل، توسط متهمه خریداری شده است و در طول تحقیقات مکرر جز این نگفته است! بنده شرف و وجدان انسان‌های منصف بی‌تعصب را به این ادعای سخیف آقای مصطفایی شهادت می‌طلبم که چند دختر و زن در تهران با خود چاقو حمل می‌کنند؟! آیا این توهین به ساحت پاکیزه زنان و دختر ایرانی نیست که آنها را با اراذل و اوباش در یک ردیف قرار می‌دهند؟! البته بنده هم حسب تجارب خدمتی قبول دارم که اشخاصی از افراد لاابالی با خود آلات جارحه و چاقو حمل می‌کنند ولی نوعا این ویژگی رفتاری جوانانی است که زندگی بی‌ بند و باری دارند و به‌ لحاظ روحیات و رفتار ناهنجار اجتماعی و روابط با خلافکاران در معرض تعدی و درگیری خشونت‌آمیز هستند و الا عموم جامعه ما انسان‌های شریف و باخانواده‌ای هستند که از درگیری و ناهنجار‌ی‌های اجتماعی پرهیز می‌کنند و باید بگویم در حال حاضر کشور ایران در نُرم جهانی (بدون سیاست‌بازی) در بین کشورهای دنیا (همسایگان، کشورهای‌آفریقایی، آمریکا، آمریکای مرکزی) از امن‌ترین کشورهای جهان قلمداد می‌شود که شهروندان تا پاسی از نیمه شب در خیابان‌ها، رستوران‌ها و مراکز تفریحی آزادانه و با آرامش، بدون مزاحمت تردد می‌کنند که حتی مورد تعجب و اقرار گردشگران خارجی قرار گرفته است.
آیا رابطه ریحانه با مقتول یک رابطه کاری بود؟
خانم جباری حداقل سه بار در دادگاه گفت من به مقتول سرویس می‌دادم تا او هم به من خدمات بدهد. اصلا رابطه کاری مطرح نبود. در اصطلاح این گروه از جوانان بی‌ بند و بار، منظور از سرویس دادن، ایجاد روابط نامشروع و در اختیار قراردادن خود است. متهمه قبل از رابطه با مقتول با چند نفر رابطه ویژه داشته و طبق اعترافات در دادگاه، ایشان با مدیر شرکت محل کار خود چند بار به ویلای او در سیرا (جاده چالوس) رفته‌اند و باکره نبوده است. حسب دلالت پرینت تلفن وی اس‌ام‌اس‌های رد و بدل شده بین ایشان، به‌طور صریح روابط بسیار نزدیک حتی بچه‌دار شدن را نشان می‌دهد و نیز این رابطه، مورد اعتراض یکی از دوست پسرهایش که قبلا نامزد متهمه بوده قرار گرفته که مستندات مسلم آن در پرونده پیوست است.
چند نمونه کوچک مطابق پرینت مخابرات قابل ارائه در رسانه‌ عمومی عرضه می‌شود:
مدیر شرکت: اگر مهم نبودی اینقدر بهت گیر نمی‌دادم ولی فکر می‌کنی می‌خواهم خونت را توی شیشه کنم. مدیر: ... دوستت دارم. منم خیلی می‌خوامت.
مدیر: .... من عزیز تو نیستم، جیگرتم، اونم جیگر لال. متهمه: ..... این خانه ویرانه که بار بسته به جانم ... مدیر: مواظب باش دستت‌ رو نبری. متهمه: .... نخیرنیت من تو بودی «توهم» در اومد دیگه ... زود توضیح بده!
علیرغم رابطه نزدیک نامشروع متهمه با مدیرش در‌ همان زمان به نامزدش پیامک می‌فرستد که «به‌ خدا دیوونتم. نامزد متهمه: ... تو وقتی با ... ریختی روی هم با من خداحافظی کردی ... کثافت! این آخرین اس‌ام‌اس از طرف من بود.»
باتوجه به فاصله سنی به چه دلیل این رابطه شکل گرفته بود؟
مستفاد از اظهارات خود متهمه که در پرونده پیوست است، وی در بیان علت رابطه خود با مرد مسن می‌گوید «می‌خواستم یک مقدار سرویس کنترل‌شده بدهم و سرویس بگیرم و نشان بدهم عُرضه دارم بدون احتیاج به خانواده خودم را تامین کنم. وی در مورد نحوه آشنایی با مقتول می‌گوید در خیابان می‌رفتم یک کمری چند بارترمز کرد ... و بعد سوار شدم آهنگ (دیدو) گذاشت بعد از سنم و کارم پرسید و ... من هم چند سوال کردم از کارش و ... یک زنگ زدم به گوشی‌اش تا شماره تلفنم را ذخیره کند.» لذا آنها یک ماه قبل از قتل با هم به رستوران می‌رفتند. در اس‌ام‌اس بازی، لطیفه برای هم می‌فرستادند و در روز قتل هم طبق وعده قبلی، مقتول به شرکت محل کار متهمه مراجعه و با رضایت کامل با هم به منزل می‌روند. در تحقیقات از همکاران، یکی از همکاران وی اظهار داشته که «... به دنبال ریحانه یک آقایی با ماشین تویوتا کمری آمد و ریحانه می‌گفت که دوست پدرم است و می‌خواهیم ماشین کمری را از او بخریم. حتی مدیر، تخم مرغی را برای گذاشتن زیر چرخ ماشین به‌ وی می‌دهد.»
افشاگری قاضی پرونده ریحانه
با توجه به تجارب ۳۰ ساله قضایی شما دلیل قتل چه بوده است؟
شرایط خاص محیط خانوادگی و رابطه ناهنجار والدین با هم و آثار مخرب درگیری‌های درون خانواده بر شخصیت متهمه و روحیه مردانه و خودشیفتگی و خودبزرگ‌بینی و تصمیم‌گیری در لحظه عصبانیت وی شاید مهم‌ترین دلیل ارتکاب قتل باشد. وی در دادگاه می‌گوید که در بچگی دلم می‌خواست بازی‌های پسر‌ها را بکنم و از اینکه نمی‌توانستم مانند پسر‌ها با تبر هیزم بشکنم ناراحت می‌شدم. به‌ همین دلیل برای استحکام رسیدگی و جلوگیری از هرگونه شائبه و خلل در تحقیقات در مراحل رسیدگی به پرونده، یک بانوی روان‌شناس تعیین کردیم که در جلسه دادرسی حالات او را ببیند و با مصاحبه با متهمه و رفتار‌شناسی در خصوص شخصیت متهمه اظهارنظر کند. روان‌شناس منتخب معتقد بود او دچار خودشیفتگی است. دلیل قتل هم به شرایط روحی و عدم ثبات شخصیتی او بازمی‌گردد. البته دچار جنون و مسلوب‌الاختیار نبوده تا مبری از مسئولیت قانونی باشد. از طرفی حسب اظهارات متهمه چون مقتول به‌ خاطر مسائل کاری و خرید لوازم پزشکی زیاد سفر می‌رفت به‌ وی قول سفر به کشورهای اروپایی داده بود اما او را نبرده بود که باعث دلخوری و عصبانیت ریحانه شده بود. یا یک بار قرار بود برای گردش روز پنجشنبه، ماشین تویوتا کمری خود را به او بدهد تا با همکارانش به تفریح برود که با عدم انجام این کار باعث ناراحتی شدید ریحانه شده بود و او می‌گفت نزد دوستان بسیار غرورش جریحه‌دار شده و ضایع شده بود.
یعنی ریحانه با قصد قبلی مرتکب قتل شده بود؟
خانم جباری با خودشیفتگی به دنبال اثبات خود به خانواده بحران‌زده‌اش بود و شاید با روحیه مردانه خود، فکر می‌کرد کنترل سرویس دادن‌هایش دست وی است و بازیچه‌شدن را تحمل نمی‌کرد و لذا وقتی مقتول به‌ طرف وی می‌آید تا او را طبق معمول این‌گونه روابط، لمس کند، وی امتناع کرده و در مقابل این جمله که «روسری‌ات را درآر و راحت باش. جایی نمی‌تونی بری»، به‌شدت عصبانی و وقتی مقتول برای نماز دوم به‌ طرف سجاده می‌رود، ریحانه بدون اعلام اعتراض و یا فریاد اینکه می‌خواهد منزل را ترک کند از کیف خود چاقوی ۲۵ سانتی تازه خریداری شده را درآورده و ناگهان از پشت به کتف او با شدت ضربه می‌زند که به‌ علت بلندی تیغه، چاقو از بین استخوان‌ها وارد فضای سینه شده و ناف اصلی ریه را می‌شکافد و حتی چاقو را هم با خود می‌برد و با جلد مقوایی زیر تختش پنهان می‌کند. آثار خون در سجاده و صندلی کنار آن مشهود و در پرونده مضبوط است.
یعنی ضربه ریحانه نوعا کشنده بود؟
مشخصا ضربه وارده ریحانه به‌ علت نوک تیز بودن کارد و تیغه فولادی بلند آن، ضربه را نوعا کشنده می‌کند زیرا وارد ریه شده بود. ادعای ضربه ساده به کتف که از سوی آقای مصطفایی طرح شده خلاف نظریه صریح کالبدشکافی مرکز پزشکی قانونی است.
خود ریحانه در مورد نحوه قتل چه گفته؟
گفت می‌ترسیدم به من تجاوز کند. چند بار از من خواست روسری‌ام را بردارم اما من این کار را نکردم. متاسفانه متهمه هیچ حرف و رفتاری از خود نشان نمی‌دهد که مقتول را متوجه اکراه وی کند. از وی سوال می‌شود «آیا مقتول خشونتی نشان داد یا عملی انجام داد که نشان دهد قصد دارد به‌ زور تجاوز کند؟» وی جواب می‌دهد «نخیر.» و نیز از وی پرسیده شد «وقتی امتناع تو را از دست زدن دید چرا پشت به‌ تو کرد؟» جواب می‌دهد «رفت نماز دیگرش را بخواند». بازسازی صحنه جنایت هم نشان می‌داد که سجاده روی زمین پهن بوده و آثار خون روی سجاده و آینه وجود داشت که حکایت می‌کند در لحظه قتل و وارد کردن ضربه کارد، مقتول پشت به متهمه روی سجاده بوده است. اصولا ریحانه یک کلمه غیر از این در طول مراحل مختلف تحقیقات و دادرسی نگفته است. صرف‌ نظر از عمل غیرشرعی و اخلاقی مقتول، با توجه به زاویه داشتن روحی و روانی این‌گونه افراد بی‌اعتقاد نسبت به مذهب و نماد آن نماز، به‌ نظرم نماز خواندن وی در این شرایط که او را به‌ ظاهر مذهبی نشان می‌دهد بر نفرت متهمه افزوده است و امید خدمات گرفتن از این مرد مذهبی (با ضعف ایمان و مقهور شیطان) به باد می‌رود چون قبل از ورود به خانه این حس و ذهنیت وجود نداشته به‌طوری که در مسیر خانه، مقتول کاندوم می‌خرد و در داخل منزل جلوی چشمان ریحانه خانم روی میز می‌گذارد و برای وی ناآشنا نبوده است.
ادعا شده داروی بیهوشی در شربت ریحانه وجود داشت. شما نوشیدنی‌ها را به آزمایشگاه فرستادید؟
دو لیوان محتوی آبمیوه روی میز بوده که ثابت می‌کند دو نفر بودند و محتوای هر دو لیوان برای سم‌شناسی ارسال و حسب گزارش کار‌شناسان آزمایشگاه یکی از لیوان‌ها فاقد هرگونه سم یا دارو بوده ولی در لیوان دوم داروی دیفنوکسیلات که داروی ضد اسهال است مشاهده شده است.
از دیگر ابهامات مطرح‌شده در پرونده ریحانه، خرید لوازم پیشگیری از بارداری از داروخانه است. این اتفاق افتاده؟
ابهامی در خرید آن وجود ندارد زیرا رفتن یک زن و مرد به یک خانه خلوت به‌ قصد خوردن قهوه نیست و نیت ایشان عمل جنسی بوده است که در مسیر رفتن به‌ خانه کاندوم خریداری شده. نکته قابل تامل اینکه این وسیله روی میز قرار داشته و کاملا در معرض دید بوده و خانم ریحانه با توجه به تجربه‌های قبلی با آن ناآشنا نبوده است و خرید لوازم پیشگیری از بارداری نشانه تجاوز نیست، فقط نشانه قصد رابطه جنسی است.
شما موافق تلاش برای جلب رضایت اولیای دم هستید؟
توصیه می‌کنم این سیاهکاران سیاستکار سرنوشت این‌گونه محکومان را با تبلیغات رسانه‌ای و گزافه‌گویی‌هایی برای نمایاندن خود و چهره‌سازی مجازی به نتیجه تلخ اجرای قانون و گرفتن فرصت رضایت اولیای‌ دم دچار نکنند. از تجارب تلخ گذشته مانند پرونده مرحوم بهنود شجاعی که مداخلات علنی و رسانه‌ای کردن موضوع باعث انفعال اولیای دم شد و نامبرده را از امکان گرفتن رضایت اولیای دم محروم ساخت، عبرت گیرند. هرچند اینجانب بازنشسته شدم و صرفنظر از اینکه هیچ تردیدی در استحقاق قصاص خانم جباری ندارم و آن‌ را حق مسلم خانواده محترم می‌دانم ولی برای رضای خدا با توجه به اینکه قصاص حیات است لیکن خداوند تبارک و تعالی اولیای دم را دعوت به عفو و بخشش کرده است. بنده حاضرم در جلب رضایت ایشان به‌ طریق مقتضی مساعدت کنم.

۱۳۹۲ آذر ۷, پنجشنبه

صدها میلیاردها تومان هزینه از جیب مردم برای بازیهای سیاسی در رسانه های دولتی

 در حالیکه دولت به دلیل کسری بودجه ناشی از تحریم بسیاری از پروژه های  ضروری توسعه وتامین نیازهای کشور را متوقف کرده است، سالانه چندصد میلیارد تومان بودجه بیت المال صرف ده ها رسانه حکومتی و دولتی می شود که هیچ نتیجه ای جز مشوش کردن ذهنیت جامعه ندارند.
به گزارش خبرنگار «آینده»، هم اکنون ده ها خبرگزاری و سایت حکومتی در کنار چندین روزنامه که از بودجه بیت المال اداره می شود، وجود دارد که تمام هم و غم خود را صرف تخریب دولت و ایجاد پروژه عملیات روانی علیه دولت می کنند و در مقابل دولت هم با چند روزنامه خود می خواهد با آنها مقابله کند.

ارسال روزانه صدها هزار پیامک برای نمایندگان، مقامات و چهره های سیاسی و رسانه ای، انواع سایتهای بی نام و نشان و نشان دار در قالب مجتمعهای رسانه ای و روزنامه هایی که فروش روی دکه آنها فقط چند درصد هزینه و بودجه شان است، وضعیت رسانه های حکومتی کشور هستند.

در مقابل نیز دولت با چند روزنامه و خبرگزاری و نشریات و رسانه های منسوب به ادارات و دستگاه ها، در صدد مقابله با موج تخریب می باشد، در حالی که نتیجه صرف این حجم انبوه از بودجه بیت المال تنها مشوش کردن ذهن مردم است و اگر این بودجه قطع شود تخریبها نیز قطع خواهد شد و لزومی ندارد دولت برای پاسخ دادن به آنها هزینه ای نیز بکند.

تنها معاونت مجازی صداوسیما از محل بودجه دولتی خود چندین سایت خبری در جهت سلیقه جناح افراطی سیاسی کشور راه اندازی کرده و از سوی دیگر نهادهای نظامی نیز انواع و اقسام خبرگزاری ها، روزنامه ها و سایتهای خبری را با بودجه های پنهان و آشکار اداره می کنند.

روزنامه ها و رسانه های دولتی نیز نوعا راندمان کافی ندارند و دلیلی برای ادامه فعالیت آنها در فضایی سالم رسانه ای نیست، به راستی در کدام کشور توسعه یافته دنیا این همه رسانه با بودجه دولتی و عمومی آن کشور فعالیت می کنند، ساختار رسانه ای کشور باید متکی بر فعالیت بخش خصوصی و مردمی باشد و دولت و حاکمیت با معدود رسانه های رسمی نظیر خبرگزاری جمهوری اسلامی، واحدمرکزی خبر و یکی دوروزنامه عمومی فعالیت کند نه آنکه نود درصد فضای رسانه ای کشور از نظر امکانات و پرسنل دولتی باشد.

اکنون و در چارچوب سیاستهای کلی اصل 44 شایسته است که حاکمیت و دولت تصدی گری رسانه ای خود را به بخش خصوصی واگذار کند.

۱۳۹۱ فروردین ۱۰, پنجشنبه

شناسایی گروهی از وبلاگ ها و وبسایت های سیاسی و مخالف حکومت

خبرگزاری هرانا - در ادامه اعمال محدودیت ها و فشار بر حوزه اینترنت و فضای وب، پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات نیروی انتظامی ایران (فتا) از شناسایی چند سایت و وبلاگ که مدعی شده اند به «انتشار اکاذیب و پست‌های سیاسی و تبلیغات سوء، سبب تشویش اذهان عمومی و ایجاد ناامنی در فضای سایبری» مشغول بوده اند، خبر داد.

به گزارش ایرنا، پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات نیروی انتظامی اعلام کرده است که در پایش سایت های خبری، تحلیلی و سیاسی، چند سایت و وبلاگ شناسایی شد که با انتشار اکاذیب و پست های سیاسی و تبلیغات سوء، سبب تشویش اذهان عمومی و ایجاد ناامنی در فضای سایبری داشتند.

بر اساس ادعای نیروی انتظامی، این سایت ها و وبلاگ ها تحت پوشش خاطرات شخصی و همچنین صفحات علمی مراکز آموزشی، اقدام به این عمل غیر قانونی می کردند.

پلیس فتا تاکید کرد: این نیرو با افرادی که سبب بهم زدن نظم و امنیت و همچنین هتک حیثیت در فضای مجازی شوند، برخورد قانونی خواهد کرد.

طی سالهای اخیر و به ویژه ماههای گذشته، اعمال محدودیت و کنترل فضای وب شدید تر شده، و ارگان های متعدد نظامی، انتظامی، امنیتی و قضایی، به صورت گسترده ای به فیلترینگ، هک، کنترل و شناسایی وبلاگ نویسان، گردانندگان سایت های اطلاع رسانی و همچنین تارنماهای مخالف مشغولند.

۱۳۹۰ اسفند ۲۸, یکشنبه

چند خبر از زندانیان سیاسی ایران

زندانی سیاسی عباس اسفندیاری پس از 4.5 ماه از پایان یافتن محکومیتش آزاد شد

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی عباس اسفندیاری 57 ساله بیش از 4.5 ماه است که از محکومیت غیر انسانی و غیر قانونی وی می گذشت اما بازجویان وزارت اطلاعات بخصوص آخوندی با نام مستعار علوی که از مسئولین و زارت اطلاعات و از شکنجه گران بند 209 می باشد مانع آزادی او بود .
زندانی سیاسی عباس اسفندیاری چند ماه است که از ناراحتی حاد جسمی رنج می برد و گفته می شود که به سرطان خون مبتلا شده است ولی علیرغم وضعیت حاد جسمی اش مانع درمان وی بودند .
او از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد و برای دومین بار در جریان قیام گسترده مردم ایران در سال 1388 دستگیر و به سلولها انفرادی بند 209 منتقل گردید پس از مدت طولانی او را به بند 350 زندان اوین منتقل کردند و از آنجا به بند ایزوله شده 4 زندان گوهردشت کرج تبعید کردند و تا روز گذشته در آنجا بسر برد.


نامه فعالان فرهنگی و مطبوعاتی برای آزادی احسان هوشمند

جمعی از دانشگاهیان، فعالان فرهنگی و مطبوعاتی در نامه‌ای به رئیس قوه قضايیه خواهان آزادی احسان هوشمند، روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه مطالعات اجتماعی و اقوام ایرانی شدند.
به گزارش جرس، در بخشی از این نامه آمده است: دریغ ما این است که چنین فردی با کارنامه و پیشینه روشن که تمام دغدغه و تلاشش در جهت همگرایی ملی، تحلیل انتقادی حرکات قوم‌گرایانه، پرهیز همگان از اقدامات خشونت‌ورزانه و ترویج ایده پیگیری مطالبات در چارچوب‌های قانونی و شفاف بوده است، هم اکنون در کنج زندان است و در واقع با دربند کردن وی، عرصه را برای دیدگاه‌های براندازانه و تجزیه‌طلبانه گشاده تر کرده‌اند.

محکومیت مختار زارعی، فعال مدنی

مختار زارعی فعال مدنی از طرف دادگاه تجدیدنظر استان کردستان به زندان محکوم شد.
این فعال مدنی در گفتگو با آژانس خبری موکریان ضمن تأیید این خبر اظهار داشت: اینجانب توسط شعبه 104 دادگاه عمومی جزائی سنندج به اتهام توهین به دادیار شعبه پنجم دادسرا در حین انجام وظیفه، به شش ماه حبس محکوم شده بودم که تجدیدنظرخواهی وکیل اینجانب نسبت به رأی صادره از شعبه مذکور، اخیراً در شعبه نهم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان رد و رأی صادره در دادگاه بدوی قطعی گردید.
گفتنی است که در رأی صادره برای این فعال کرد، اعلام شده تأسف خوردن برای طرز فکر مقام قضائی در حین انجام وظیفه، عرفاً توهین بارز تلقی می گردد.
یادآور می گردد که مختار زارعی عضو جبهه متحد کرد سال88 نیز در مراسم دومین سالگرد درگذشت ابراهیم لطف الهی مدتی را در بازداشت بسر برده و با قرار وثیقه آزاد شده بود.