در حالیکه دولت به دلیل کسری بودجه ناشی از تحریم بسیاری از پروژه های ضروری توسعه وتامین نیازهای کشور را متوقف کرده است، سالانه چندصد میلیارد تومان بودجه بیت المال صرف ده ها رسانه حکومتی و دولتی می شود که هیچ نتیجه ای جز مشوش کردن ذهنیت جامعه ندارند.
به گزارش خبرنگار «آینده»، هم اکنون ده ها خبرگزاری و سایت حکومتی در کنار چندین روزنامه که از بودجه بیت المال اداره می شود، وجود دارد که تمام هم و غم خود را صرف تخریب دولت و ایجاد پروژه عملیات روانی علیه دولت می کنند و در مقابل دولت هم با چند روزنامه خود می خواهد با آنها مقابله کند.
ارسال روزانه صدها هزار پیامک برای نمایندگان، مقامات و چهره های سیاسی و رسانه ای، انواع سایتهای بی نام و نشان و نشان دار در قالب مجتمعهای رسانه ای و روزنامه هایی که فروش روی دکه آنها فقط چند درصد هزینه و بودجه شان است، وضعیت رسانه های حکومتی کشور هستند.
در مقابل نیز دولت با چند روزنامه و خبرگزاری و نشریات و رسانه های منسوب به ادارات و دستگاه ها، در صدد مقابله با موج تخریب می باشد، در حالی که نتیجه صرف این حجم انبوه از بودجه بیت المال تنها مشوش کردن ذهن مردم است و اگر این بودجه قطع شود تخریبها نیز قطع خواهد شد و لزومی ندارد دولت برای پاسخ دادن به آنها هزینه ای نیز بکند.
تنها معاونت مجازی صداوسیما از محل بودجه دولتی خود چندین سایت خبری در جهت سلیقه جناح افراطی سیاسی کشور راه اندازی کرده و از سوی دیگر نهادهای نظامی نیز انواع و اقسام خبرگزاری ها، روزنامه ها و سایتهای خبری را با بودجه های پنهان و آشکار اداره می کنند.
روزنامه ها و رسانه های دولتی نیز نوعا راندمان کافی ندارند و دلیلی برای ادامه فعالیت آنها در فضایی سالم رسانه ای نیست، به راستی در کدام کشور توسعه یافته دنیا این همه رسانه با بودجه دولتی و عمومی آن کشور فعالیت می کنند، ساختار رسانه ای کشور باید متکی بر فعالیت بخش خصوصی و مردمی باشد و دولت و حاکمیت با معدود رسانه های رسمی نظیر خبرگزاری جمهوری اسلامی، واحدمرکزی خبر و یکی دوروزنامه عمومی فعالیت کند نه آنکه نود درصد فضای رسانه ای کشور از نظر امکانات و پرسنل دولتی باشد.
اکنون و در چارچوب سیاستهای کلی اصل 44 شایسته است که حاکمیت و دولت تصدی گری رسانه ای خود را به بخش خصوصی واگذار کند.
به گزارش خبرنگار «آینده»، هم اکنون ده ها خبرگزاری و سایت حکومتی در کنار چندین روزنامه که از بودجه بیت المال اداره می شود، وجود دارد که تمام هم و غم خود را صرف تخریب دولت و ایجاد پروژه عملیات روانی علیه دولت می کنند و در مقابل دولت هم با چند روزنامه خود می خواهد با آنها مقابله کند.
ارسال روزانه صدها هزار پیامک برای نمایندگان، مقامات و چهره های سیاسی و رسانه ای، انواع سایتهای بی نام و نشان و نشان دار در قالب مجتمعهای رسانه ای و روزنامه هایی که فروش روی دکه آنها فقط چند درصد هزینه و بودجه شان است، وضعیت رسانه های حکومتی کشور هستند.
در مقابل نیز دولت با چند روزنامه و خبرگزاری و نشریات و رسانه های منسوب به ادارات و دستگاه ها، در صدد مقابله با موج تخریب می باشد، در حالی که نتیجه صرف این حجم انبوه از بودجه بیت المال تنها مشوش کردن ذهن مردم است و اگر این بودجه قطع شود تخریبها نیز قطع خواهد شد و لزومی ندارد دولت برای پاسخ دادن به آنها هزینه ای نیز بکند.
تنها معاونت مجازی صداوسیما از محل بودجه دولتی خود چندین سایت خبری در جهت سلیقه جناح افراطی سیاسی کشور راه اندازی کرده و از سوی دیگر نهادهای نظامی نیز انواع و اقسام خبرگزاری ها، روزنامه ها و سایتهای خبری را با بودجه های پنهان و آشکار اداره می کنند.
روزنامه ها و رسانه های دولتی نیز نوعا راندمان کافی ندارند و دلیلی برای ادامه فعالیت آنها در فضایی سالم رسانه ای نیست، به راستی در کدام کشور توسعه یافته دنیا این همه رسانه با بودجه دولتی و عمومی آن کشور فعالیت می کنند، ساختار رسانه ای کشور باید متکی بر فعالیت بخش خصوصی و مردمی باشد و دولت و حاکمیت با معدود رسانه های رسمی نظیر خبرگزاری جمهوری اسلامی، واحدمرکزی خبر و یکی دوروزنامه عمومی فعالیت کند نه آنکه نود درصد فضای رسانه ای کشور از نظر امکانات و پرسنل دولتی باشد.
اکنون و در چارچوب سیاستهای کلی اصل 44 شایسته است که حاکمیت و دولت تصدی گری رسانه ای خود را به بخش خصوصی واگذار کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر